مینا یاری – گروه جامعه، خبرگزاری مهر؛ طفل را که در آغوش او گذاشتند، حالش دگرگون بود. به چشمان کودکش نگریست. طفل اما به طلب شیر زبان دور دهان میچرخاند. مادر جوان لحظهای درنگ کرد گویی چیزی به خاطرش آمده بود. جانماز کوچکی که به همراه داشت را طلبید. بسته کوچکی به آن سنجاق کرده بود. زیر لب بسمالله گفت و بسته را باز کرد. حالا دیگر آرام آرام اشک میریخت. تربت کربلا را از قبل آماده کرده بود. ذرهای برداشت و در دهان طفلش گذاشت. صورتش خیس شده بود پیش از هر چیز باید کام کودک را با تربت باز میکرد. باید حسینی بار میآمد و این اولین قدم بود.
زنان در تاریخ کربلا؛ استقامت در عین گمنامی
مینا یاری – گروه جامعه، خبرگزاری مهر؛ طفل را که در آغوش او گذاشتند، حالش دگرگون بود. به چشمان کودکش نگریست. طفل اما به طلب شیر زبان دور دهان میچرخاند. مادر جوان لحظهای درنگ کرد گویی چیزی به خاطرش آمده بود. جانماز کوچکی که به همراه داشت را طلبید. بسته کوچکی به آن سنجاق کرده […]
- ارسال توسط : محمد فدائی
- 32 بازدید
- بدون دیدگاه